سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها با برادر در هنگام وداع

شاعر : رضا دین پرور
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : مثنوی

بعد یک عمر که با بودن تو سر کردم            حـال باید تک و تنهـا به حـرم برگردم

من به لبخـند سرِ صبح تو عـادت دارم            پس نخور غصه شبیه تو رشادت دارم


من بمـیرم اگر این عشق هـلاکـم نکـند            سایـه‌ات را ز سـرم کاش خدا کم نکند

دشـمـنت از دل گـودال اگر زد سـنگـم            تو بمان خیمه خودم می‌روم و می‌جنگم

با تو هستم پسر فاطمه! خواهش کردم            از کنارم نرو مثل همه! خواهش کردم

طاقـتم نیست ببـیـنم سـرت افـتاد زمین            اینقـدر آه نکـش، خواهـرت افتاد زمین

خواهرم، عاطـفۀ خواهریم را چه کنم؟            پـیـرهـن بـافـتـۀ مـادریـم را چـه کـنـم؟

دیدم از دور کسى چکمۀ خود پا می‌کرد            زیر حـلقـوم تو را شـمر تماشا می‌کرد

حاضرم رو بزنم، چنگ به رویت نزنند            موى خود را بکنم، پنجه به مویت نزنند

نقد و بررسی